{{item.fa_name}}
جستوجوی دقیق برای معنی
self-management
در واژهنامه ترجمیک
زمان جستجو: ۰.۰۰۲ هزارم ثانیه
درباره واژهنامه ترجمیک
۸
۱
[توسط مترجم]
[مهندسی کامپیوتر]
خود مدیریتی
۷
۱
[توسط مترجم]
[مهندسی پزشکی]
خود مدیریتی
۲
۱
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
خود مدیریتی (خودگردانی)
۲
۱
[توسط مترجم]
[روانشناسی]
خودمدیریتی
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
خودمدیریتی، مدیریت شخصی
۲
۲
[توسط مترجم]
[مهندسی فناوری اطلاعات ]
خودمدیریتی
۱
۱
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
خودرهبری
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
خودگردانی
۱
۱
[توسط مترجم]
[پرستاری و پیراپزشکی]
خودتنظیمی
معنی self-management, معنی سثکب-وشئشلثوثئف, معنی self-management, معنی اصطلاح self-management, معادل self-management, self-management چی میشه؟, self-management یعنی چی؟, self-management synonym, self-management definition,
معنی be accused
,
ترجمه be accused
به فارسی,
معنی factor
,
ترجمه factor
به فارسی,
معنی distribution networks
,
معنی is back on imo
,
ترجمه is back on imo
به فارسی,
ترجمه مقاله فارسی به انگلیسی
،
ترجمه مقالات انگلیسی