{{item.fa_name}}
جستوجوی دقیق برای معنی
season
در واژهنامه ترجمیک
زمان جستجو: ۰.۰۰۳ هزارم ثانیه
درباره واژهنامه ترجمیک
۳
۰
[توسط مترجم]
[داروسازی ]
فصل
۲
۰
[توسط مترجم]
[تربیت بدنی]
فصل
۲
۰
[توسط مترجم]
[محیط زیست]
فصل
۲
۰
[توسط مترجم]
[معماری]
فصل
۱
۰
[General]
[... عمومی ...]
موسم
۲
۱
[General]
[... عمومی ...]
فصل
۰
۰
[General]
[... عمومی ...]
پرادویه کردن
۰
۰
[General]
[... عمومی ...]
چاشنی زدن
۰
۰
[General]
[... عمومی ...]
ادویه زدن
۰
۰
[توسط مترجم]
[متون ادبی]
ادویه زدن
معنی season, معنی سثشسخئ, معنی season, معنی اصطلاح season, معادل season, season چی میشه؟, season یعنی چی؟, season synonym, season definition,
معنی عمق برش
,
معنی نصب
,
ترجمه نصب
به انگلیسی,
معنی سرسری گرفتن چیز جزیی، ناچیز، ناقابل، کم بها، بازیچه قرار دادن
,
ترجمه سرسری گرفتن چیز جزیی، ناچیز، ناقابل، کم بها، بازیچه قرار دادن
به انگلیسی,
معنی reposition
,
ترجمه reposition
به فارسی,
ترجمه مقاله فارسی به انگلیسی
،
ترجمه مقالات انگلیسی