{{item.fa_name}}
جستوجوی دقیق برای معنی
salivate
در واژهنامه ترجمیک
زمان جستجو: ۰.۰۰۲ هزارم ثانیه
درباره واژهنامه ترجمیک
۰
۰
[General]
[... عمومی ...]
خیو آوردن
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
بزاق ترشح کردن
۰
۰
[General]
[... عمومی ...]
بزاق ایجاد کردن
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
بزاق دهان
۰
۰
[General]
[... عمومی ...]
خیو ریختن
۰
۰
[General]
[... عمومی ...]
خدو آوردن
معنی salivate, معنی سشکهذشفث, معنی salivate, معنی اصطلاح salivate, معادل salivate, salivate چی میشه؟, salivate یعنی چی؟, salivate synonym, salivate definition,
معنی Irrigated arable land
,
ترجمه Irrigated arable land
به فارسی,
معنی اشیای متحرک انعطاف پذیر
,
ترجمه اشیای متحرک انعطاف پذیر
به انگلیسی,
معنی کاهش مصرف سوخت
,
ترجمه کاهش مصرف سوخت
به انگلیسی,
معنی scheduled shutdown
,
ترجمه مقاله فارسی به انگلیسی
،
ترجمه مقالات انگلیسی