{{item.fa_name}}
جستوجوی دقیق برای معنی
reporter
در واژهنامه ترجمیک
زمان جستجو: ۰.۰۰۲ هزارم ثانیه
درباره واژهنامه ترجمیک
۲
۰
[توسط مترجم]
[علوم ارتباطات]
گزارشگر
۱
۰
[General]
[... عمومی ...]
گزارشگر
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
محقق
۱
۲
[General]
[... عمومی ...]
خبرنگار
معنی reporter, معنی قثحخقفثق, معنی reporter, معنی اصطلاح reporter, معادل reporter, reporter چی میشه؟, reporter یعنی چی؟, reporter synonym, reporter definition,
معنی rotatory
,
ترجمه rotatory
به فارسی,
معنی Insertion Mutation
,
ترجمه Insertion Mutation
به فارسی,
معنی زاویه سمت
,
ترجمه زاویه سمت
به انگلیسی,
معنی commercial styles codes
,
ترجمه مقاله فارسی به انگلیسی
،
ترجمه مقالات انگلیسی