{{item.fa_name}}
جستوجوی دقیق برای معنی
reported
در واژهنامه ترجمیک
زمان جستجو: ۰.۰۰۴ هزارم ثانیه
درباره واژهنامه ترجمیک
۲
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
گزارش دادن
۲
۱
[توسط مترجم]
[شیمی]
introduced
۰
۰
[توسط مترجم]
[داروسازی ]
stated
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
گزارش شده
معنی reported, معنی قثحخقفثی, معنی reported, معنی اصطلاح reported, معادل reported, reported چی میشه؟, reported یعنی چی؟, reported synonym, reported definition,
معنی drawn
,
ترجمه drawn
به فارسی,
معنی marriageable
,
ترجمه marriageable
به فارسی,
معنی back on
,
معنی Standard
,
ترجمه Standard
به فارسی,
ترجمه مقاله فارسی به انگلیسی
،
ترجمه مقالات انگلیسی