{{item.fa_name}}
جستوجوی دقیق برای معنی
remotely
در واژهنامه ترجمیک
زمان جستجو: ۰.۰۰۲ هزارم ثانیه
درباره واژهنامه ترجمیک
۱
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
از راه دور
۱
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
دور از فکر
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
from afar
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
اندکی
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
دور
معنی remotely, معنی قثوخفثکغ, معنی remotely, معنی اصطلاح remotely, معادل remotely, remotely چی میشه؟, remotely یعنی چی؟, remotely synonym, remotely definition,
معنی Industrial branding
,
ترجمه Industrial branding
به فارسی,
معنی مدیر داخلی
,
ترجمه مدیر داخلی
به فارسی,
معنی پیچیده کردن، پیچیدن، بغرنج کردن
,
ترجمه پیچیده کردن، پیچیدن، بغرنج کردن
به انگلیسی,
معنی beneficent
,
ترجمه beneficent
به فارسی,
ترجمه مقاله فارسی به انگلیسی
،
ترجمه مقالات انگلیسی