{{item.fa_name}}
جستوجوی دقیق برای معنی
reinstate
در واژهنامه ترجمیک
زمان جستجو: ۰.۰۰۱ هزارم ثانیه
درباره واژهنامه ترجمیک
۲
۰
[General]
[... عمومی ...]
دوباره بکار انداختن
۱
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
اعاده به حالت سابق
۰
۰
[bbGeneral]
[... عمومی ...]
بازگردانی، بازسازی
۰
۰
[General]
[... عمومی ...]
دوباره برقرار کردن
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
دوباره گماشتن
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
دوباره به مقام رسیدن
معنی reinstate, معنی قثهئسفشفث, معنی reinstate, معنی اصطلاح reinstate, معادل reinstate, reinstate چی میشه؟, reinstate یعنی چی؟, reinstate synonym, reinstate definition,
معنی تولد زودرس
,
معنی be born
,
ترجمه be born
به فارسی,
معنی punctual
,
ترجمه punctual
به فارسی,
معنی شاخص متقابل، فهرست تقابلی
,
ترجمه شاخص متقابل، فهرست تقابلی
به انگلیسی,
ترجمه مقاله فارسی به انگلیسی
،
ترجمه مقالات انگلیسی