{{item.fa_name}}
جستوجوی دقیق برای معنی
rat
در واژهنامه ترجمیک
زمان جستجو: ۰.۰۰۲ هزارم ثانیه
درباره واژهنامه ترجمیک
۴
۰
[توسط مشتری]
[بیوتکنولوژی]
موش صحرایی
۳
۰
[توسط مترجم]
[زیست شناسی]
موش صحرایی
۳
۰
[توسط مترجم]
[پرستاری و پیراپزشکی]
موش صحرایی
۲
۰
[توسط مترجم]
[پزشکی]
رت
۲
۰
[General]
[... عمومی ...]
موش گرفتن
۲
۱
[توسط مترجم]
[پزشکی]
موش
۲
۱
[توسط مترجم]
[داروسازی ]
موش صحرایی
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
موش آزمایشگاهی
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
اساسنامه
۰
۰
[توسط مشتری]
[... عمومی ...]
موش
معنی rat, معنی قشف, معنی rat, معنی اصطلاح rat, معادل rat, rat چی میشه؟, rat یعنی چی؟, rat synonym, rat definition,
معنی neuroscience
,
ترجمه neuroscience
به فارسی,
معنی کلاژن آبکافت شده
,
ترجمه کلاژن آبکافت شده
به انگلیسی,
معنی ضرب کننده با ضریب ثابت
,
ترجمه ضرب کننده با ضریب ثابت
به انگلیسی,
معنی معیار تکرارپذیری
,
ترجمه معیار تکرارپذیری
به انگلیسی,
ترجمه مقاله فارسی به انگلیسی
،
ترجمه مقالات انگلیسی