{{item.fa_name}}
جستوجوی دقیق برای معنی
raid
در واژهنامه ترجمیک
زمان جستجو: ۰.۰۰۲ هزارم ثانیه
درباره واژهنامه ترجمیک
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
حمله
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
حمله کردن/ تاختن
۰
۰
[General]
[... عمومی ...]
یورش کردن
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
یورش آوردن، ورود ناگهانی پلیس به جایی
۰
۰
[General]
[... عمومی ...]
یورش آوردن
معنی raid, معنی قشهی, معنی raid, معنی اصطلاح raid, معادل raid, raid چی میشه؟, raid یعنی چی؟, raid synonym, raid definition,
معنی latin
,
ترجمه latin
به فارسی,
معنی married man
,
ترجمه married man
به فارسی,
معنی Yusef
,
ترجمه Yusef
به فارسی,
معنی Reading Time
,
ترجمه Reading Time
به فارسی,
ترجمه مقاله فارسی به انگلیسی
،
ترجمه مقالات انگلیسی