{{item.fa_name}}
جستوجوی دقیق برای معنی
radiate
در واژهنامه ترجمیک
زمان جستجو: ۰.۰۰۲ هزارم ثانیه
درباره واژهنامه ترجمیک
۱
۰
[General]
[... عمومی ...]
شعاع افکندن
۰
۰
[General]
[... عمومی ...]
متشعشع شدن
۰
۰
[General]
[... عمومی ...]
درخشیدن
۰
۰
[General]
[... عمومی ...]
نورافشانی کردن
۰
۰
[General]
[... عمومی ...]
تابیدن
۰
۰
[General]
[... عمومی ...]
نورا فشاندن
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
تابش
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
تیر کشیدن
۰
۰
[General]
[... عمومی ...]
پرتو افکندن
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
تابیدن، درخشیدن، رخشیدن، ساطع کردن یا شدن
معنی radiate, معنی قشیهشفث, معنی radiate, معنی اصطلاح radiate, معادل radiate, radiate چی میشه؟, radiate یعنی چی؟, radiate synonym, radiate definition,
معنی kink
,
ترجمه kink
به فارسی,
معنی meaty
,
ترجمه meaty
به فارسی,
معنی Regressive Tax
,
ترجمه Regressive Tax
به فارسی,
معنی احاطهکننده، محیط، دورگردیدن، گردنده بدور
,
ترجمه احاطهکننده، محیط، دورگردیدن، گردنده بدور
به انگلیسی,
ترجمه مقاله فارسی به انگلیسی
،
ترجمه مقالات انگلیسی