{{item.fa_name}}
جستوجوی دقیق برای معنی
pulsed
در واژهنامه ترجمیک
زمان جستجو: ۰.۰۰۲ هزارم ثانیه
درباره واژهنامه ترجمیک
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
تپش دار؛ ضربه ای؛ پالسی
معنی pulsed, معنی حعکسثی, معنی pulsed, معنی اصطلاح pulsed, معادل pulsed, pulsed چی میشه؟, pulsed یعنی چی؟, pulsed synonym, pulsed definition,
معنی زمستان، شتا، قشلاق کردن، زمستانرا بر گذار کردن زمستانی
,
ترجمه زمستان، شتا، قشلاق کردن، زمستانرا بر گذار کردن زمستانی
به انگلیسی,
معنی WhatsApp
,
معنی Hydrous andesite liquids
,
ترجمه Hydrous andesite liquids
به فارسی,
معنی licensing
,
ترجمه licensing
به فارسی,
ترجمه مقاله فارسی به انگلیسی
،
ترجمه مقالات انگلیسی