{{item.fa_name}}
جستوجوی دقیق برای معنی
proximal
در واژهنامه ترجمیک
زمان جستجو: ۰.۰۰۳ هزارم ثانیه
درباره واژهنامه ترجمیک
۱۰
۱
[توسط مترجم]
[پزشکی]
نزدیک
۱۱
۳
[توسط مترجم]
[پزشکی]
پروگزیمال
۳
۱
[توسط کاربر]
[... عمومی ...]
Proximal margine
۱
۰
[توسط مترجم]
[مدیریت بازرگانی و MBA]
نزدیک
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
ورود
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
نزدیک طوقه
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
پروکسیمل
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
مرکزی
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
ابتدایی
۰
۰
[توسط مترجم]
[پزشکی]
نزدیک به مرکز، پروگزیمال
معنی proximal, معنی حقخزهوشک, معنی proximal, معنی اصطلاح proximal, معادل proximal, proximal چی میشه؟, proximal یعنی چی؟, proximal synonym, proximal definition,
معنی aware
,
ترجمه aware
به فارسی,
معنی patchy
,
ترجمه patchy
به فارسی,
معنی (xuaepahc، suaepahc.lp) کلاه، شاپو
,
ترجمه (xuaepahc، suaepahc.lp) کلاه، شاپو
به انگلیسی,
معنی چنبر، زمان ماضی فعلraet قاش زین، قرپوس زین، گچ بری، چنبری، علف بلند، مرتع
,
ترجمه مقاله فارسی به انگلیسی
،
ترجمه مقالات انگلیسی