{{item.fa_name}}

جست‌و‌جوی دقیق برای معنی procrastinate در واژه‌نامه ترجمیک

زمان جستجو: ۰.۰۰۴ هزارم ثانیه

درباره واژه‌نامه ترجمیک
لایک۰ نپسندیدن۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
به تعویق انداختن
لایک۰ نپسندیدن۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
معوقه
لایک۰ نپسندیدن۰
[General2]
[... عمومی ...]
به دفع الو قت گذراندن
لایک۰ نپسندیدن۰
[General]
[... عمومی ...]
تعلل ورزیدن
لایک۰ نپسندیدن۰
[General]
[... عمومی ...]
امروز و فردا کردن
لایک۰ نپسندیدن۰
[General]
[... عمومی ...]
دفع الوقت کردن
لایک۰ نپسندیدن۰
[General]
[... عمومی ...]
معوق گذاردن
لایک۰ نپسندیدن۰
[General]
[... عمومی ...]
طفره رفتن
لایک۰ نپسندیدن۰
[General]
[... عمومی ...]
طفره زدن
لایک۰ نپسندیدن۰
[General]
[... عمومی ...]
دست بدست کردن



معنی procrastinate, معنی حقخرقشسفهئشفث, معنی procrastinate, معنی اصطلاح procrastinate, معادل procrastinate, procrastinate چی میشه؟, procrastinate یعنی چی؟, procrastinate synonym, procrastinate definition,