{{item.fa_name}}
جستوجوی دقیق برای معنی
probe
در واژهنامه ترجمیک
زمان جستجو: ۰.۰۰۳ هزارم ثانیه
درباره واژهنامه ترجمیک
۱۰
۰
[توسط مترجم]
[مهندسی مواد و متالورژی]
پروب
۱۰
۰
[توسط مترجم]
[علوم پایه]
پروب
۱۲
۲
[توسط مترجم]
[شیمی]
پروب
۵
۰
[توسط مترجم]
[زیست شناسی]
کاوشگر
۲
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
کاوش
۲
۰
[توسط مترجم]
[مهندسی کامپیوتر]
کاوشگر
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
حسگر،کاوش گر
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
نشانگر
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
کاوشگرها
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
لولة نمونهگیری (میله)
معنی probe, معنی حقخدث, معنی probe, معنی اصطلاح probe, معادل probe, probe چی میشه؟, probe یعنی چی؟, probe synonym, probe definition,
معنی surface
,
ترجمه surface
به فارسی,
معنی تک نمايی
,
ترجمه تک نمايی
به فارسی,
معنی درجه توافق با ساير کاربران
,
ترجمه درجه توافق با ساير کاربران
به فارسی,
معنی صور
,
ترجمه صور
به انگلیسی,
ترجمه مقاله فارسی به انگلیسی
،
ترجمه مقالات انگلیسی