{{item.fa_name}}
جستوجوی دقیق برای معنی
prima
در واژهنامه ترجمیک
زمان جستجو: ۰.۰۰۲ هزارم ثانیه
درباره واژهنامه ترجمیک
۵
۱
[توسط کاربر]
[... عمومی ...]
Parima
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
حق بیمه
معنی prima, معنی حقهوش, معنی prima, معنی اصطلاح prima, معادل prima, prima چی میشه؟, prima یعنی چی؟, prima synonym, prima definition,
معنی self-referred
,
معنی Corrosion control
,
ترجمه Corrosion control
به فارسی,
معنی Unification Church
,
معنی زده شده از طرف پهن اسلحه، از پهنا
,
ترجمه زده شده از طرف پهن اسلحه، از پهنا
به انگلیسی,
ترجمه مقاله فارسی به انگلیسی
،
ترجمه مقالات انگلیسی