{{item.fa_name}}
جستوجوی دقیق برای معنی premise در واژهنامه ترجمیک
زمان جستجو: ۰.۰۰۴ هزارم ثانیه
درباره واژهنامه ترجمیک
۴ 
۰[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
فرضیه
۱ ۰[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
فرض قبلی
۱ ۰[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
فلسفه
۰ ۰[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
قضیه، بیان مقدمه
۰ ۰[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
فرض
۰ ۰[General]
[... عمومی ...]
فرضیه مقدم
۰ ۰[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
فرضیه، اصل
۰ ۰[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
تئوری، نظریه
۰ ۰[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
منطقه، حوزه، مکان
۰ ۰[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
فرض منطقی
معنی premise, معنی حقثوهسث, معنی premise, معنی اصطلاح premise, معادل premise, premise چی میشه؟, premise یعنی چی؟, premise synonym, premise definition,
معنی appointed, ترجمه appointed به فارسی, معنی Seeing
, ترجمه Seeing
به انگلیسی, معنی first-past-the-post, ترجمه first-past-the-post به فارسی, معنی next release problem, ترجمه next release problem به فارسی,
ترجمه مقاله فارسی به انگلیسی،
ترجمه مقالات انگلیسی