{{item.fa_name}}
جستوجوی دقیق برای معنی
premier
در واژهنامه ترجمیک
زمان جستجو: ۰.۰۰۲ هزارم ثانیه
درباره واژهنامه ترجمیک
۱
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
برتر
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
رئیس، رهبر، نخست وزیر، هنرپیشه برجسته، برتر، نخستین، والاتر
۰
۰
[General]
[... عمومی ...]
نخست وزیر
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
نخبه ترین، اصلی
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
رهبر، نخست وزیر
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
رئیس، رهبر
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
پیشترین، اولین
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
استاندار، برتر
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
رئیس، رهبر، نخست وزیر
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
هنرپیشه
معنی premier, معنی حقثوهثق, معنی premier, معنی اصطلاح premier, معادل premier, premier چی میشه؟, premier یعنی چی؟, premier synonym, premier definition,
معنی near-drowning
,
معنی 0
,
معنی Financing terrorism
,
ترجمه Financing terrorism
به فارسی,
معنی عوام، مردم غیر روحانی، ناشی، غیر فنی وغیر علمی
,
ترجمه مقاله فارسی به انگلیسی
،
ترجمه مقالات انگلیسی