{{item.fa_name}}
جستوجوی دقیق برای معنی
positioned
در واژهنامه ترجمیک
زمان جستجو: ۰.۰۰۲ هزارم ثانیه
درباره واژهنامه ترجمیک
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
مستقر شدن
معنی positioned, معنی حخسهفهخئثی, معنی positioned, معنی اصطلاح positioned, معادل positioned, positioned چی میشه؟, positioned یعنی چی؟, positioned synonym, positioned definition,
معنی declined
,
معنی cutting
,
ترجمه cutting
به فارسی,
معنی mountainous
,
ترجمه mountainous
به فارسی,
معنی غالب، مسلط، حکمفرما، نافذ، عمده، برجسته
,
ترجمه غالب، مسلط، حکمفرما، نافذ، عمده، برجسته
به انگلیسی,
ترجمه مقاله فارسی به انگلیسی
،
ترجمه مقالات انگلیسی