{{item.fa_name}}
جستوجوی دقیق برای معنی
polish
در واژهنامه ترجمیک
زمان جستجو: ۰.۰۰۴ هزارم ثانیه
درباره واژهنامه ترجمیک
۱
۰
[توسط مترجم]
[هنر و فرهنگ]
صیقل دهی
۱
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
پرداخت
۱
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
لهستانی
۰
۰
[General]
[... عمومی ...]
تهذیب
۰
۰
[General]
[... عمومی ...]
براق کردن
۰
۰
[General]
[... عمومی ...]
مبادی آدابی
۰
۰
[General]
[... عمومی ...]
صیقل دادن
۰
۰
[General]
[... عمومی ...]
له
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
مالیدن، سوهان زدن، براق کردن
۰
۰
[General]
[... عمومی ...]
مرمری کردن
معنی polish, معنی حخکهسات, معنی polish, معنی اصطلاح polish, معادل polish, polish چی میشه؟, polish یعنی چی؟, polish synonym, polish definition,
معنی Preparation
,
ترجمه Preparation
به فارسی,
معنی postmature
,
معنی Wireless Sensor Actor Networks
,
ترجمه Wireless Sensor Actor Networks
به فارسی,
معنی گوشتالو، سمین
,
ترجمه گوشتالو، سمین
به انگلیسی,
ترجمه مقاله فارسی به انگلیسی
،
ترجمه مقالات انگلیسی