{{item.fa_name}}
جستوجوی دقیق برای معنی plasmid در واژهنامه ترجمیک
زمان جستجو: ۰.۰۰۲ هزارم ثانیه
درباره واژهنامه ترجمیک
۳ 
۰[توسط مترجم]
[بیوتکنولوژی]
پلاسمید
۳ ۰[توسط مترجم]
[مهندسی کشاورزی]
پلاسمید
۰ ۰[توسط مترجم]
[بیوتکنولوژی]
پلازمید
۰ ۰[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
پلاسمید، دشتیزه، یک عنصر خارج کروموزومی که میتواند همانندسازی را به صورت مستقل انجام دهد
معنی plasmid, معنی حکشسوهی, معنی plasmid, معنی اصطلاح plasmid, معادل plasmid, plasmid چی میشه؟, plasmid یعنی چی؟, plasmid synonym, plasmid definition,
معنی considered, ترجمه considered به فارسی, معنی simulation, ترجمه simulation به انگلیسی, معنی laibilities, ترجمه laibilities به انگلیسی, معنی cognitive behavioral therapy, ترجمه cognitive behavioral therapy به فارسی,
ترجمه مقاله فارسی به انگلیسی،
ترجمه مقالات انگلیسی