{{item.fa_name}}
جستوجوی دقیق برای معنی
placement
در واژهنامه ترجمیک
زمان جستجو: ۰.۰۰۳ هزارم ثانیه
درباره واژهنامه ترجمیک
۱
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
تعیین سطح
۱
۰
[توسط مترجم]
[مهندسی برق]
جایگذاری
۱
۰
[General]
[... عمومی ...]
اسکان
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
جایابی کالا یا خدمتی در بازار
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
جایگذاری
۰
۰
[bbComputer]
[... عمومی ...]
محل قرارگيري
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
جایابی
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
installation
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
قرارگیری
۰
۰
[bbComputer]
[... عمومی ...]
انتصاب يك شخص در يك پست (شغل)؛ كار شغل؛ كاريابي
معنی placement, معنی حکشرثوثئف, معنی placement, معنی اصطلاح placement, معادل placement, placement چی میشه؟, placement یعنی چی؟, placement synonym, placement definition,
معنی Welding Slab
,
ترجمه Welding Slab
به فارسی,
معنی Eco
,
معنی ambient pressure parameter
,
ترجمه ambient pressure parameter
به فارسی,
معنی unpatched
,
ترجمه unpatched
به فارسی,
ترجمه مقاله فارسی به انگلیسی
،
ترجمه مقالات انگلیسی