{{item.fa_name}}
جستوجوی دقیق برای معنی
physiological
در واژهنامه ترجمیک
زمان جستجو: ۰.۰۰۲ هزارم ثانیه
درباره واژهنامه ترجمیک
۲
۰
[توسط مترجم]
[مهندسی مکانیک]
فیزیولوژیکی
۲
۰
[توسط مترجم]
[روانشناسی]
فیزیولوژیکی
۰
۰
[MedicalDic]
[... عمومی ...]
تنکردشناختی
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
فیزیولوژیک
۰
۰
[General]
[... عمومی ...]
تنکردی
۰
۰
[توسط مترجم]
[روانشناسی]
جسمانی
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
روانشناسانه
۱
۱
[توسط مترجم]
[روانشناسی]
روانشناختی
معنی physiological, معنی حاتغسهخکخلهرشک, معنی physiological, معنی اصطلاح physiological, معادل physiological, physiological چی میشه؟, physiological یعنی چی؟, physiological synonym, physiological definition,
معنی (.iv &.tv.jda): تار، تاریک، تیره کردن
,
ترجمه (.iv &.tv.jda): تار، تاریک، تیره کردن
به انگلیسی,
معنی خوی، عرق کردن، عرق، عرق ریزی، مشقت کشیدن
,
ترجمه خوی، عرق کردن، عرق، عرق ریزی، مشقت کشیدن
به انگلیسی,
معنی لباده باشلق دار بلند
,
معنی رامسر
,
ترجمه رامسر
به فارسی,
ترجمه مقاله فارسی به انگلیسی
،
ترجمه مقالات انگلیسی