{{item.fa_name}}
جستوجوی دقیق برای معنی photoactive در واژهنامه ترجمیک
زمان جستجو: ۰.۰۰۲ هزارم ثانیه
درباره واژهنامه ترجمیک
۰ 
۰[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
حساس نسبت به نور
معنی photoactive, معنی حاتخفخشرفهذث, معنی photoactive, معنی اصطلاح photoactive, معادل photoactive, photoactive چی میشه؟, photoactive یعنی چی؟, photoactive synonym, photoactive definition,
معنی Periodontal, ترجمه Periodontal به فارسی, معنی Elaboration Likelihood Model, معنی (.n)درون رفت، ورودیه، اجازه ورود، حق ورود (مج)ازخودبیخودکردن، زیادشیفتهکردن دروازهءدخول، ورود، مدخل، بار، درب مدخل، اغاز(.tv) , مدهوش کردن، دربیهوشییاغشانداختن
, ترجمه (.n)درون رفت، ورودیه، اجازه ورود، حق ورود (مج)ازخودبیخودکردن، زیادشیفتهکردن دروازهءدخول، ورود، مدخل، بار، درب مدخل، اغاز(.tv) , مدهوش کردن، دربیهوشییاغشانداختن
به انگلیسی, معنی ادم چپ دست، دست چپی
, ترجمه ادم چپ دست، دست چپی
به انگلیسی,
ترجمه مقاله فارسی به انگلیسی،
ترجمه مقالات انگلیسی