{{item.fa_name}}
جستوجوی دقیق برای معنی
permission
در واژهنامه ترجمیک
زمان جستجو: ۰.۰۰۳ هزارم ثانیه
درباره واژهنامه ترجمیک
۱۲
۲
[توسط مترجم]
[زبان شناسی]
اجازه
۴
۰
[توسط مترجم]
[مهندسی کامپیوتر]
مجوز
۳
۱
[توسط مترجم]
[مکاتبات اداری]
مجوز
۲
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
اجازه و اختیار
۱
۰
[General]
[... عمومی ...]
اجازه
۲
۲
[توسط مترجم]
[مهندسی فناوری اطلاعات ]
مجوز
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
مجوز، اجازه
۱
۱
[General]
[... عمومی ...]
رخصت
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
अनुमति
۰
۰
[General]
[... عمومی ...]
اذن
معنی permission, معنی حثقوهسسهخئ, معنی permission, معنی اصطلاح permission, معادل permission, permission چی میشه؟, permission یعنی چی؟, permission synonym, permission definition,
معنی cervical
,
ترجمه cervical
به فارسی,
معنی cure seeking
,
ترجمه cure seeking
به فارسی,
معنی tribal
,
ترجمه tribal
به فارسی,
معنی network operating system
,
ترجمه network operating system
به فارسی,
ترجمه مقاله فارسی به انگلیسی
،
ترجمه مقالات انگلیسی