{{item.fa_name}}
جستوجوی دقیق برای معنی
origin
در واژهنامه ترجمیک
زمان جستجو: ۰.۰۰۲ هزارم ثانیه
درباره واژهنامه ترجمیک
۴
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
خاستگاه ، اصل بنياد ، منشا ، مبدا ، سرچشمه ، علت
۱
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
منشا، خاستگاه
۱
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
مبدا
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
منشأ
۰
۰
[General]
[... عمومی ...]
منشاً
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
اصل، عنصر
۰
۰
[توسط مترجم]
[بیوتکنولوژی]
منشا
۰
۰
[توسط مترجم]
[اقتصاد و بازرگانی]
منشاء
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
سر ابتدایی
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
منشا
معنی origin, معنی خقهلهئ, معنی origin, معنی اصطلاح origin, معادل origin, origin چی میشه؟, origin یعنی چی؟, origin synonym, origin definition,
معنی aviation
,
ترجمه aviation
به فارسی,
معنی acumulation
,
معنی تطابق استراتژیک
,
ترجمه تطابق استراتژیک
به انگلیسی,
معنی موج زدن موج، خیزاب، فر موی سر، دست تکان دادن، موجی بودن
,
ترجمه مقاله فارسی به انگلیسی
،
ترجمه مقالات انگلیسی