{{item.fa_name}}
جستوجوی دقیق برای معنی
organography
در واژهنامه ترجمیک
زمان جستجو: ۰.۰۰۱ هزارم ثانیه
درباره واژهنامه ترجمیک
۰
۰
[General]
[... عمومی ...]
عضو شناسی
معنی organography, معنی خقلشئخلقشحاتغ, معنی organography, معنی اصطلاح organography, معادل organography, organography چی میشه؟, organography یعنی چی؟, organography synonym, organography definition,
معنی fish-glue
,
ترجمه fish-glue
به فارسی,
معنی reconsider
,
ترجمه reconsider
به فارسی,
معنی فریت متاثر از تغییر شکل
,
ترجمه فریت متاثر از تغییر شکل
به انگلیسی,
معنی تندیس، پیکره، مجسمه، هیکل، پیکر، تمثال، پیکر سازی
,
ترجمه مقاله فارسی به انگلیسی
،
ترجمه مقالات انگلیسی