{{item.fa_name}}
جستوجوی دقیق برای معنی
organism
در واژهنامه ترجمیک
زمان جستجو: ۰.۰۰۳ هزارم ثانیه
درباره واژهنامه ترجمیک
۵
۰
[توسط مترجم]
[زیست شناسی]
موجود زنده
۴
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
موجود زنده
۳
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
جاندار
۳
۰
[توسط مترجم]
[داروسازی ]
ارگانیسم
۳
۰
[توسط مترجم]
[مدیریت]
ارگانیسم
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
زیستمند
۰
۰
[General]
[... عمومی ...]
سازواره
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
ارگانيسم
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
موجودات زنده
۰
۰
[توسط مترجم]
[داروسازی ]
اندام
معنی organism, معنی خقلشئهسو, معنی organism, معنی اصطلاح organism, معادل organism, organism چی میشه؟, organism یعنی چی؟, organism synonym, organism definition,
معنی current
,
معنی territorial trust
,
معنی خون الودکردن، خون جاریکردن، خونکسی را بجوش اوردن خون، خوی، مزاج، نسبت، خویشاوندی، نژاد، (مج.) نیرو عصبانی کردن
,
ترجمه خون الودکردن، خون جاریکردن، خونکسی را بجوش اوردن خون، خوی، مزاج، نسبت، خویشاوندی، نژاد، (مج.) نیرو عصبانی کردن
به انگلیسی,
معنی (م.م.) میل، تمایل، ذوق، علاقه، حساسیت، شهوت ومیل مهر
,
ترجمه (م.م.) میل، تمایل، ذوق، علاقه، حساسیت، شهوت ومیل مهر
به انگلیسی,
ترجمه مقاله فارسی به انگلیسی
،
ترجمه مقالات انگلیسی