{{item.fa_name}}
جستوجوی دقیق برای معنی onboarding در واژهنامه ترجمیک
زمان جستجو: ۰.۰۰۲ هزارم ثانیه
درباره واژهنامه ترجمیک
۳ 
۰[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
مکانیزمی که براساس آن کارمندان جدید به دانش مهارت و رفتارهای لازم دست مییابند تا به عضو موثری در سازمان تبدیل شوند
۴ ۱[توسط مترجم]
[مدیریت]
پذیرش سازمانی
۳ ۰[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
معارفه
۲ ۰[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
همسوسازی
۰ ۰[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
معارفه یا معاشرت سازمانی
۰ ۰[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
فرآیند همراه کردن
۰ ۰[توسط مترجم]
[رزومه و انگیزهنامه]
معارفه،آشناسازی
۰ ۰[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
سوار نمودن، بارنمودن
۰ ۰[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
معارفه، جامعهپذیری
۰ ۰[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
آشناسازی
معنی onboarding, معنی خئدخشقیهئل, معنی onboarding, معنی اصطلاح onboarding, معادل onboarding, onboarding چی میشه؟, onboarding یعنی چی؟, onboarding synonym, onboarding definition,
معنی thickness, ترجمه thickness به فارسی, معنی معاینه, ترجمه معاینه به انگلیسی, معنی pre-stressing, معنی فک بالا, ترجمه فک بالا به انگلیسی,
ترجمه مقاله فارسی به انگلیسی،
ترجمه مقالات انگلیسی