{{item.fa_name}}
جستوجوی دقیق برای معنی onboarding در واژهنامه ترجمیک
زمان جستجو: ۰.۰۰۴ هزارم ثانیه
درباره واژهنامه ترجمیک
۴ 
۱[توسط مترجم]
[مدیریت]
پذیرش سازمانی
۳ ۰[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
مکانیزمی که براساس آن کارمندان جدید به دانش مهارت و رفتارهای لازم دست مییابند تا به عضو موثری در سازمان تبدیل شوند
۳ ۰[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
معارفه
۲ ۰[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
همسوسازی
۰ ۰[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
آشناسازی
۰ ۰[توسط مترجم]
[مهندسی کامپیوتر]
راهنمای کاربر
۰ ۰[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
فرآیند همراه کردن
۰ ۰[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
معارفه یا معاشرت سازمانی
۰ ۰[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
????? ? ?????? ?? ???????? ????
۰ ۰[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
معارفه، جامعهپذیری
معنی onboarding, معنی خئدخشقیهئل, معنی onboarding, معنی اصطلاح onboarding, معادل onboarding, onboarding چی میشه؟, onboarding یعنی چی؟, onboarding synonym, onboarding definition,
معنی icicle, ترجمه icicle به فارسی, معنی (لاتین) صورت جمع کلمه xel بمعنی قوانین
, ترجمه (لاتین) صورت جمع کلمه xel بمعنی قوانین
به انگلیسی, معنی Dimensional Analysis, ترجمه Dimensional Analysis به فارسی, معنی Organ transplant, ترجمه Organ transplant به فارسی,
ترجمه مقاله فارسی به انگلیسی،
ترجمه مقالات انگلیسی