{{item.fa_name}}
جستوجوی دقیق برای معنی
officials
در واژهنامه ترجمیک
زمان جستجو: ۰.۰۰۲ هزارم ثانیه
درباره واژهنامه ترجمیک
۶
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
مقامات
۱
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
مقامات رسمی
۲
۱
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
مسئولان
معنی officials, معنی خببهرهشکس, معنی officials, معنی اصطلاح officials, معادل officials, officials چی میشه؟, officials یعنی چی؟, officials synonym, officials definition,
معنی defier
,
ترجمه defier
به فارسی,
معنی ease
,
ترجمه ease
به فارسی,
معنی woundless
,
ترجمه woundless
به فارسی,
معنی بابالش نگهداشتن، پشتی کردن، تکیه دادن، تقویت کردن بالش، متکا، تیری که بطور عمودی زیرپایه گذاردهشود
,
ترجمه مقاله فارسی به انگلیسی
،
ترجمه مقالات انگلیسی