{{item.fa_name}}

جست‌و‌جوی دقیق برای معنی neurotransmitter در واژه‌نامه ترجمیک

زمان جستجو: ۰.۰۰۴ هزارم ثانیه

درباره واژه‌نامه ترجمیک
لایک۲ نپسندیدن۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
انتقال دهنده عصبی
لایک۱ نپسندیدن۰
[توسط مشتری]
[روانشناسی]
انتقال دهنده های عصبی
لایک۰ نپسندیدن۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
فرارسان عصبی
لایک۰ نپسندیدن۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
انتقال‌دهنده‌ی عصبی
لایک۰ نپسندیدن۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
انتقال دهنده‌ی عصبی
لایک۰ نپسندیدن۰
[توسط مترجم]
[داروسازی ]
انتقال‌دهندۀ عصبی
لایک۰ نپسندیدن۰
[توسط مترجم]
[پزشکی]
ناقل عصبی، نوروترنسمیتر
لایک۰ نپسندیدن۰
[MedicalDic]
[... عمومی ...]
عصب – رسانه، ناقل عصبی، میانجی عصبی
لایک۰ نپسندیدن۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
ناقل عصبی
لایک۰ نپسندیدن۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
پیامرسان عصبی



معنی neurotransmitter, معنی ئثعقخفقشئسوهففثق, معنی neurotransmitter, معنی اصطلاح neurotransmitter, معادل neurotransmitter, neurotransmitter چی میشه؟, neurotransmitter یعنی چی؟, neurotransmitter synonym, neurotransmitter definition,