{{item.fa_name}}
جستوجوی دقیق برای معنی
neuroimaging
در واژهنامه ترجمیک
زمان جستجو: ۰.۰۰۳ هزارم ثانیه
درباره واژهنامه ترجمیک
۸
۱
[توسط مترجم]
[پزشکی]
تصویربرداری عصبی
۷
۱
[توسط مترجم]
[مهندسی پزشکی]
تصویربرداری عصبی
۷
۱
[توسط مترجم]
[روانشناسی]
تصویربرداری عصبی
۷
۱
[توسط مترجم]
[زیست شناسی]
تصویربرداری عصبی
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
تصویر برداری مغزی
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
تصویر برداریعصبی
۰
۱
[توسط مترجم]
[روانشناسی]
تصویر برداری عصبی
۰
۱
[توسط مترجم]
[معماری]
تصویر برداری عصبی
معنی neuroimaging, معنی ئثعقخهوشلهئل, معنی neuroimaging, معنی اصطلاح neuroimaging, معادل neuroimaging, neuroimaging چی میشه؟, neuroimaging یعنی چی؟, neuroimaging synonym, neuroimaging definition,
معنی hindgut
,
معنی diving
,
ترجمه diving
به فارسی,
معنی Estimated Time Of Arrival
,
ترجمه Estimated Time Of Arrival
به فارسی,
معنی degradation; تخريب، فروپاشى،تباهى، تجزيه
,
ترجمه مقاله فارسی به انگلیسی
،
ترجمه مقالات انگلیسی