{{item.fa_name}}
جستوجوی دقیق برای معنی
motherboard
در واژهنامه ترجمیک
زمان جستجو: ۰.۰۰۲ هزارم ثانیه
درباره واژهنامه ترجمیک
۰
۰
[توسط مترجم]
[علوم کامپیوتر]
برد اصلی
۰
۰
[توسط کاربر]
[... عمومی ...]
Matherboard
معنی motherboard, معنی وخفاتثقدخشقی, معنی motherboard, معنی اصطلاح motherboard, معادل motherboard, motherboard چی میشه؟, motherboard یعنی چی؟, motherboard synonym, motherboard definition,
معنی EBITDA
,
ترجمه EBITDA
به فارسی,
معنی اذیت کردن، اسیاب شدن، سخت کارکردن کوبیدن، عمل خرد کردن یا اسیاب کردن، سایش، کار , یکنواخت، اسیاب کردن، خردکردن، تیز کردن، ساییدن
,
ترجمه اذیت کردن، اسیاب شدن، سخت کارکردن کوبیدن، عمل خرد کردن یا اسیاب کردن، سایش، کار , یکنواخت، اسیاب کردن، خردکردن، تیز کردن، ساییدن
به انگلیسی,
معنی Passementerie
,
ترجمه Passementerie
به انگلیسی,
معنی Spacecraft
,
ترجمه Spacecraft
به انگلیسی,
ترجمه مقاله فارسی به انگلیسی
،
ترجمه مقالات انگلیسی