{{item.fa_name}}
جستوجوی دقیق برای معنی
misadjusted
در واژهنامه ترجمیک
زمان جستجو: ۰.۰۰۲ هزارم ثانیه
درباره واژهنامه ترجمیک
۱
۲
[General]
[... عمومی ...]
بدتنظیم شده
معنی misadjusted, معنی وهسشینعسفثی, معنی misadjusted, معنی اصطلاح misadjusted, معادل misadjusted, misadjusted چی میشه؟, misadjusted یعنی چی؟, misadjusted synonym, misadjusted definition,
معنی incalculable
,
ترجمه incalculable
به فارسی,
معنی حسگر گاز
,
ترجمه حسگر گاز
به انگلیسی,
معنی بطور محض، بی، بدون ولی، اما، لیکن، جز، مگر، باستثنای، فقط، نه تنها
,
ترجمه بطور محض، بی، بدون ولی، اما، لیکن، جز، مگر، باستثنای، فقط، نه تنها
به انگلیسی,
معنی (افسانه یونان) یکی از سهزنی کهموهای سرشان مار , بودهو هر کس بدانها نگاه میکردسنگ میشد، زن زشت , سیما، زن بد سیما
,
ترجمه (افسانه یونان) یکی از سهزنی کهموهای سرشان مار , بودهو هر کس بدانها نگاه میکردسنگ میشد، زن زشت , سیما، زن بد سیما
به انگلیسی,
ترجمه مقاله فارسی به انگلیسی
،
ترجمه مقالات انگلیسی