{{item.fa_name}}
جستوجوی دقیق برای معنی mediating در واژهنامه ترجمیک
زمان جستجو: ۰.۰۰۳ هزارم ثانیه
درباره واژهنامه ترجمیک
۱ 
۰[توسط مترجم]
[مدیریت]
میانجی
۰ ۰[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
واسطه
۰ ۰[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
میانجیگر
۰ ۰[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
میانجیگری
۰ ۰[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
تدبیر کردن
۰ ۰[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
میانجی گری
۰ ۰[توسط مترجم]
[مدیریت]
واسطهگری
۰ ۰[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
واسطهای
۰ ۰[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
بسترسازی
۰ ۰[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
میانجیگری (متغیر آماری)
معنی mediating, معنی وثیهشفهئل, معنی mediating, معنی اصطلاح mediating, معادل mediating, mediating چی میشه؟, mediating یعنی چی؟, mediating synonym, mediating definition,
معنی dowry, ترجمه dowry به فارسی, معنی impiety, ترجمه impiety به فارسی, معنی Bale, ترجمه Bale به فارسی, معنی پول, ترجمه پول به انگلیسی,
ترجمه مقاله فارسی به انگلیسی،
ترجمه مقالات انگلیسی