{{item.fa_name}}
جستوجوی دقیق برای معنی
mediate
در واژهنامه ترجمیک
زمان جستجو: ۰.۰۰۲ هزارم ثانیه
درباره واژهنامه ترجمیک
۱
۰
[توسط مترجم]
[روانشناسی]
میانجیگری
۱
۰
[General]
[... عمومی ...]
واقع درمیان
۱
۰
[General]
[... عمومی ...]
وساطت کردن
۰
۰
[General]
[... عمومی ...]
میانجی گری کردن
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
تعدیل کردن
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
غیر مستقیم. با واسطه
۰
۰
[MedicalDic]
[... عمومی ...]
واسطه بودن، بهعنوان واسطه عملکردن
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
مدیتیشن کنید
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
کنترل کردن
۰
۰
[General]
[... عمومی ...]
میانجی شدن
معنی mediate, معنی وثیهشفث, معنی mediate, معنی اصطلاح mediate, معادل mediate, mediate چی میشه؟, mediate یعنی چی؟, mediate synonym, mediate definition,
معنی Fever
,
معنی Nonconductor
,
ترجمه Nonconductor
به انگلیسی,
معنی dfvdfv
,
ترجمه dfvdfv
به انگلیسی,
معنی خوبی و نیکی
,
ترجمه خوبی و نیکی
به فارسی,
ترجمه مقاله فارسی به انگلیسی
،
ترجمه مقالات انگلیسی