{{item.fa_name}}
جستوجوی دقیق برای معنی
managing
در واژهنامه ترجمیک
زمان جستجو: ۰.۰۰۴ هزارم ثانیه
درباره واژهنامه ترجمیک
۲
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
مدیریت کردن
۱
۰
[General]
[... عمومی ...]
تمشیت
۱
۰
[توسط مترجم]
[مهندسی کامپیوتر]
Verwaltung
۱
۱
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
مديريت كردن
۰
۰
[General]
[... عمومی ...]
رتق
۰
۱
[توسط مترجم]
[مدیریت]
مدیریت
معنی managing, معنی وشئشلهئل, معنی managing, معنی اصطلاح managing, معادل managing, managing چی میشه؟, managing یعنی چی؟, managing synonym, managing definition,
معنی abrasive
,
ترجمه abrasive
به فارسی,
معنی center
,
ترجمه center
به انگلیسی,
معنی Power Supply
,
ترجمه Power Supply
به فارسی,
معنی گستاخی، خودنمایی
,
ترجمه مقاله فارسی به انگلیسی
،
ترجمه مقالات انگلیسی