{{item.fa_name}}
جستوجوی دقیق برای معنی
log
در واژهنامه ترجمیک
زمان جستجو: ۰.۰۰۴ هزارم ثانیه
درباره واژهنامه ترجمیک
۶
۰
[توسط مترجم]
[هنر و فرهنگ]
کنده
۴
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
جدول
۳
۱
[توسط مترجم]
[مهندسی کامپیوتر]
لاگ
۳
۲
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
کنده درخت
۱
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
تحلیل رخداد
۱
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
گزارش، یادداشت
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
رویدادنگاری
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
لگاریتم
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
آمار
۰
۰
[General]
[... عمومی ...]
حطب
معنی log, معنی کخل, معنی log, معنی اصطلاح log, معادل log, log چی میشه؟, log یعنی چی؟, log synonym, log definition,
معنی centrosome
,
ترجمه centrosome
به فارسی,
معنی Rate
,
ترجمه Rate
به فارسی,
معنی cumulative incentive score
,
ترجمه cumulative incentive score
به فارسی,
معنی data fusion
,
ترجمه data fusion
به فارسی,
ترجمه مقاله فارسی به انگلیسی
،
ترجمه مقالات انگلیسی