{{item.fa_name}}
جستوجوی دقیق برای معنی
jurisdiction
در واژهنامه ترجمیک
زمان جستجو: ۰.۰۰۳ هزارم ثانیه
درباره واژهنامه ترجمیک
۱۳
۰
[توسط مترجم]
[اسناد و قراردادها]
صلاحیت قضایی
۱۱
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
حوزه قضایی
۱۲
۱
[توسط مترجم]
[حقوق]
حوزه قضایی
۲
۰
[توسط مترجم]
[حقوق]
صلاحیت
۱
۰
[توسط مترجم]
[اسناد و قراردادها]
دادرسی
۱
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
حوزۀ قضایی
۱
۰
[توسط مشتری]
[معماری]
قضایی
۱
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
قضایی
۱
۰
[توسط مترجم]
[حقوق]
صلاحیت قانونی
۱
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
حوزهی قضایی
معنی jurisdiction, معنی نعقهسیهرفهخئ, معنی jurisdiction, معنی اصطلاح jurisdiction, معادل jurisdiction, jurisdiction چی میشه؟, jurisdiction یعنی چی؟, jurisdiction synonym, jurisdiction definition,
معنی sense
,
معنی تایید
,
ترجمه تایید
به انگلیسی,
معنی اتصال مولکولی
,
ترجمه اتصال مولکولی
به انگلیسی,
معنی (kcabyggip=) برپشت خود سوار کردن، کول کردن، کول
,
ترجمه (kcabyggip=) برپشت خود سوار کردن، کول کردن، کول
به انگلیسی,
ترجمه مقاله فارسی به انگلیسی
،
ترجمه مقالات انگلیسی