{{item.fa_name}}
جستوجوی دقیق برای معنی
involved
در واژهنامه ترجمیک
زمان جستجو: ۰.۰۰۲ هزارم ثانیه
درباره واژهنامه ترجمیک
۷
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
دخیل، درگیر
۲
۰
[General]
[... عمومی ...]
گرفتار
۲
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
مربوط به
۱
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
دخیل
۰
۰
[General]
[... عمومی ...]
درگیر
۰
۰
[General]
[... عمومی ...]
دچار
۰
۰
[MedicalDic]
[... عمومی ...]
شركت كننده، گرفتار، درگیر، شامل بودن
۰
۰
[General]
[... عمومی ...]
مورد بحث
۰
۰
[General]
[... عمومی ...]
دوچار
۰
۰
[General]
[... عمومی ...]
در گیر
معنی involved, معنی هئذخکذثی, معنی involved, معنی اصطلاح involved, معادل involved, involved چی میشه؟, involved یعنی چی؟, involved synonym, involved definition,
معنی سیستم محاسباتی نوروفازی
,
ترجمه سیستم محاسباتی نوروفازی
به انگلیسی,
معنی دوربین مسافت یاب، دوربین پیمایش بلندی یا فاصله
,
ترجمه دوربین مسافت یاب، دوربین پیمایش بلندی یا فاصله
به انگلیسی,
معنی الماس زا، الماس دار، الماس خیز
,
معنی Adjunct
,
ترجمه Adjunct
به فارسی,
ترجمه مقاله فارسی به انگلیسی
،
ترجمه مقالات انگلیسی