{{item.fa_name}}
جستوجوی دقیق برای معنی internship در واژهنامه ترجمیک
زمان جستجو: ۰.۰۰۲ هزارم ثانیه
درباره واژهنامه ترجمیک
۳ 
۰[توسط مترجم]
[روانشناسی]
کارورزی
۲ ۰[توسط مترجم]
[مهندسی فناوری اطلاعات ]
کارآموزی
۲ ۰[توسط مترجم]
[معماری]
کارآموزی
۲ ۰[توسط مترجم]
[روزنامه نگاری ]
کارآموزی
۲ ۱[توسط مترجم]
[پرستاری و پیراپزشکی]
کارآموزی
۰ ۰[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
دورۀ کارآموزی
۰ ۰[توسط کاربر]
[روانشناسی و پزشکی]
دستیاری
۰ ۰[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
کارآموزی در عرصه
۰ ۰[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
کاراموزی
۰ ۰[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
انترنی
معنی internship, معنی هئفثقئساتهح, معنی internship, معنی اصطلاح internship, معادل internship, internship چی میشه؟, internship یعنی چی؟, internship synonym, internship definition,
معنی thorouly, معنی (ج.ش.) جانور نر و ماده، هم نر و همماده
, ترجمه (ج.ش.) جانور نر و ماده، هم نر و همماده
به انگلیسی, معنی روحی، روانی، ذهنی، واسطه، پدیده روحی
, ترجمه روحی، روانی، ذهنی، واسطه، پدیده روحی
به انگلیسی, معنی منتهی، محدود,
ترجمه مقاله فارسی به انگلیسی،
ترجمه مقالات انگلیسی