{{item.fa_name}}
جستوجوی دقیق برای معنی
intermediate
در واژهنامه ترجمیک
زمان جستجو: ۰.۰۰۳ هزارم ثانیه
درباره واژهنامه ترجمیک
۳
۰
[توسط مترجم]
[شیمی]
حد واسط
۱
۰
[MedicalDic]
[... عمومی ...]
بينابينى، حدواسط، واسطه
۱
۰
[توسط مترجم]
[شیمی]
حدواسط
۱
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
متوسط
۱
۰
[توسط مترجم]
[زیست شناسی]
حدواسط
۱
۰
[توسط مترجم]
[مهندسی شیمی]
حدواسط
۱
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
ترکیب واسطه
۰
۰
[توسط مترجم]
[مهندسی کامپیوتر]
میانی
۰
۰
[توسط مشتری]
[مهندسی صنایع]
میانی
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
واسطه ای
معنی intermediate, معنی هئفثقوثیهشفث, معنی intermediate, معنی اصطلاح intermediate, معادل intermediate, intermediate چی میشه؟, intermediate یعنی چی؟, intermediate synonym, intermediate definition,
معنی psychology
,
ترجمه psychology
به فارسی,
معنی Skilless
,
معنی top-loading
,
ترجمه top-loading
به فارسی,
معنی structural error
,
ترجمه structural error
به فارسی,
ترجمه مقاله فارسی به انگلیسی
،
ترجمه مقالات انگلیسی