(وابسته به دو يا چند نسل و رابطهى آنها: مثلا والدين و فرزندان) ميان نسلى، ميان دودمانى
۰۰ [توسط مترجم] [... عمومی ...]
میان نسلی، میان دودمانی
۰۰ [توسط مترجم] [... عمومی ...]
بیننسلی
معنی intergenerational, معنی هئفثقلثئثقشفهخئشک, معنی intergenerational, معنی اصطلاح intergenerational, معادل intergenerational, intergenerational چی میشه؟, intergenerational یعنی چی؟, intergenerational synonym, intergenerational definition,