{{item.fa_name}}
جستوجوی دقیق برای معنی
interferometer
در واژهنامه ترجمیک
زمان جستجو: ۰.۰۰۲ هزارم ثانیه
درباره واژهنامه ترجمیک
۲
۰
[توسط مترجم]
[مهندسی برق]
تداخل سنج
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
تداخلسنج
معنی interferometer, معنی هئفثقبثقخوثفثق, معنی interferometer, معنی اصطلاح interferometer, معادل interferometer, interferometer چی میشه؟, interferometer یعنی چی؟, interferometer synonym, interferometer definition,
معنی collabration
,
ترجمه collabration
به فارسی,
معنی انبوه شدن، متراکم کردن، گرفته کردن
,
ترجمه انبوه شدن، متراکم کردن، گرفته کردن
به انگلیسی,
معنی Evaluation
,
معنی ادبیات، شعر و اثارادبی زیبا و هنری
,
ترجمه ادبیات، شعر و اثارادبی زیبا و هنری
به فارسی,
ترجمه مقاله فارسی به انگلیسی
،
ترجمه مقالات انگلیسی