{{item.fa_name}}
جستوجوی دقیق برای معنی
interfere
در واژهنامه ترجمیک
زمان جستجو: ۰.۰۰۳ هزارم ثانیه
درباره واژهنامه ترجمیک
۰
۰
[bbComputer]
[... عمومی ...]
دخالت کردن،مانع شدن،مانع شدن
۰
۰
[General]
[... عمومی ...]
پارازیت دادن
۰
۰
[General]
[... عمومی ...]
پا بمیان گذاشتن
۰
۰
[توسط مترجم]
[داروسازی ]
تداخل کردن
۰
۰
[توسط مترجم]
[دامپزشکی ]
تداخل
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
سر به سر گذاشتن
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
پا بمیان گذاردن
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
مداخله
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
مختل کردن
۰
۰
[MedicalDic]
[... عمومی ...]
تداخل كردن، مختل كردن
معنی interfere, معنی هئفثقبثقث, معنی interfere, معنی اصطلاح interfere, معادل interfere, interfere چی میشه؟, interfere یعنی چی؟, interfere synonym, interfere definition,
معنی Out- Of- Work Benefits
,
ترجمه Out- Of- Work Benefits
به فارسی,
معنی incubation period
,
ترجمه incubation period
به فارسی,
معنی بازه پایداری
,
ترجمه بازه پایداری
به انگلیسی,
معنی transmisson
,
ترجمه transmisson
به فارسی,
ترجمه مقاله فارسی به انگلیسی
،
ترجمه مقالات انگلیسی