{{item.fa_name}}
جستوجوی دقیق برای معنی
interbody
در واژهنامه ترجمیک
زمان جستجو: ۰.۰۰۲ هزارم ثانیه
درباره واژهنامه ترجمیک
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
درون بدنی؛ درون تنی؛ انجام شده بین دو مهرۀ مجاور
معنی interbody, معنی هئفثقدخیغ, معنی interbody, معنی اصطلاح interbody, معادل interbody, interbody چی میشه؟, interbody یعنی چی؟, interbody synonym, interbody definition,
معنی membership fee
,
ترجمه membership fee
به فارسی,
معنی Shend
,
ترجمه Shend
به انگلیسی,
معنی product operation
,
معنی دولاشدن، روی پنجه پا ایستادن، سرپا ایستادن
,
ترجمه مقاله فارسی به انگلیسی
،
ترجمه مقالات انگلیسی