{{item.fa_name}}
جستوجوی دقیق برای معنی
instrumental
در واژهنامه ترجمیک
زمان جستجو: ۰.۰۰۲ هزارم ثانیه
درباره واژهنامه ترجمیک
۳
۰
[توسط مترجم]
[مدیریت]
ابزاری
۳
۰
[توسط مترجم]
[روانشناسی]
ابزاری
۲
۰
[توسط مترجم]
[مدیریت]
وسیله
۰
۰
[MedicalDic]
[... عمومی ...]
وسيلهاى، ابزارى
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
useful
۰
۰
[General]
[... عمومی ...]
سازی
۰
۰
[General]
[... عمومی ...]
قابل استفاده
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
بیکلام
۰
۰
[General]
[... عمومی ...]
وسیله ساز
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
قابل استفاده
معنی instrumental, معنی هئسفقعوثئفشک, معنی instrumental, معنی اصطلاح instrumental, معادل instrumental, instrumental چی میشه؟, instrumental یعنی چی؟, instrumental synonym, instrumental definition,
معنی pitch tent
,
معنی دامنه پراکندگی
,
ترجمه دامنه پراکندگی
به انگلیسی,
معنی مهندسی بافت قلب
,
ترجمه مهندسی بافت قلب
به انگلیسی,
معنی امیزش کردن، معاشرت کردن، دارای مراوده مرتبط بودن با، مراوده داخلی داشتن، مبادله کردن
,
ترجمه امیزش کردن، معاشرت کردن، دارای مراوده مرتبط بودن با، مراوده داخلی داشتن، مبادله کردن
به انگلیسی,
ترجمه مقاله فارسی به انگلیسی
،
ترجمه مقالات انگلیسی