{{item.fa_name}}
جستوجوی دقیق برای معنی inseminated در واژهنامه ترجمیک
زمان جستجو: ۰.۰۰۲ هزارم ثانیه
درباره واژهنامه ترجمیک
۰ 
۰[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
آبستن شدن
معنی inseminated, معنی هئسثوهئشفثی, معنی inseminated, معنی اصطلاح inseminated, معادل inseminated, inseminated چی میشه؟, inseminated یعنی چی؟, inseminated synonym, inseminated definition,
معنی revengeful, ترجمه revengeful به فارسی, معنی American, ترجمه American به فارسی, معنی الکترونیک آلی, ترجمه الکترونیک آلی به انگلیسی, معنی (بعد از فعالیت) استراحت کردن، در بستر ماندن، در , اغل ماندن، درکنام ماندن
, ترجمه (بعد از فعالیت) استراحت کردن، در بستر ماندن، در , اغل ماندن، درکنام ماندن
به انگلیسی,
ترجمه مقاله فارسی به انگلیسی،
ترجمه مقالات انگلیسی