{{item.fa_name}}

جست‌و‌جوی دقیق برای معنی inpatient در واژه‌نامه ترجمیک

زمان جستجو: ۰.۰۰۲ هزارم ثانیه

درباره واژه‌نامه ترجمیک
لایک۱ نپسندیدن۰
[توسط مترجم]
[پزشکی]
بستری
لایک۰ نپسندیدن۰
[توسط مترجم]
[پزشکی]
سرپایی
لایک۰ نپسندیدن۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
بیمار بستری
لایک۰ نپسندیدن۰
[توسط مشتری]
[پزشکی]
بیمار بستری
لایک۰ نپسندیدن۰
[bbGeneral]
[... عمومی ...]
بیمار بستری، تحت درمان 
لایک۰ نپسندیدن۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
بیمار بستری در بیمارستان
لایک۰ نپسندیدن۰
[General]
[... عمومی ...]
بیمار بستری
لایک۰ نپسندیدن۰
[توسط مشتری]
[پزشکی]
بیمار بستری در بخش
لایک۰ نپسندیدن۰
[MedicalDic]
[... عمومی ...]
بيمار بسترى



معنی inpatient, معنی هئحشفهثئف, معنی inpatient, معنی اصطلاح inpatient, معادل inpatient, inpatient چی میشه؟, inpatient یعنی چی؟, inpatient synonym, inpatient definition,