{{item.fa_name}}
جستوجوی دقیق برای معنی
innervated
در واژهنامه ترجمیک
زمان جستجو: ۰.۰۰۲ هزارم ثانیه
درباره واژهنامه ترجمیک
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
دارای پی کردن ، پی دادن(به) ،عصبي شده
معنی innervated, معنی هئئثقذشفثی, معنی innervated, معنی اصطلاح innervated, معادل innervated, innervated چی میشه؟, innervated یعنی چی؟, innervated synonym, innervated definition,
معنی public school
,
معنی عددی
,
معنی Deep learning
,
ترجمه Deep learning
به فارسی,
معنی مدل سه بعدی
,
ترجمه مدل سه بعدی
به انگلیسی,
ترجمه مقاله فارسی به انگلیسی
،
ترجمه مقالات انگلیسی